صبوری می نویسد :
سلام به مردم میهمان نواز شیروان
یک معلم از ناحیه چهار آموزش و پرورش مشهد هستم که در مقطع ابتدایی انجام وظیفه می کنم روز سه شنبه 5 خرداد یکی از همکارانم تماس گرفت و خبر داد حکیم ارد بزرگ تشریف می آورند شیروان . قرار گذاشتیم تحقیق کنیم ببینیم آیا حکیم از مسیر مشهد عازم شیروان هستند یا که خیر . و اگر اینطور هست از فرودگاه تا شهر شیروان همراهیشان کنیم و از اندیشه متعالیشان کسب فیض نماییم پس از تحقیق و جستجو در اینترنت فهمیدم متاسفانه حکیم یک روز پیش از برگزاری همایش به شیروان می آیند . و امکان همراهی ما وجود ندارد برای همین تصمیم گرفتیم خودمان صبح زود از مشهد به سمت شیروان حرکت کنیم . اینجانب به اتفاق سه دوست و همکار دیگر که همگی از عاشقان و مریدان اندیشه های فیلسوف کشورمان حکیم ارد بزرگ هستند ساعت 6 صبح عازم شهر شما ، شیروان شدیم . در بین راه پیوسته درباره نظریات و افکار حکیم بحث می کردیم که البته نمی توان شرح آن را نوشت چون می ترسم نوشته ام آزار دهنده و خسته کننده باشد من معتقد بودم رکن اندیشه حکیم ارد بزرگ بر مهربانی به دیگر انسانهاست ، دو دوست دیگر بر شادی تاکید می کردند و یک دوست دیگر می گفت آزادی مهمترین بخش کتاب سرخ حکیم است . پس از کلی سئوال از مزدم بین راه ، توانستیم راه گلیل را پیدا کنیم البته چند باری هم یکی دو کیلومتری راه را اشتباه رفتیم که خوشبختانه زود فهمیدیم و توانستیم باز به مسیر اصلی برگردیم ساعت 11 و نیم بود که به محل همایش رسیدیم خدا را شکر که حکیم هنوز سخنرانی نکرده بودند . و ما توانستیم شاهد سخنرانی حکیم باشیم . سیمای با صفا و پر مهر حکیم ارد بزرگ ناخودآگاه چهره حکیم فردوسی پاکزاد و حکیم خیام نیشابوری را در ذهنم تداعی کرد .
با این که صحبتهای حکیم از فلسفه و حکمت نبود اما شروع صحبتشان با تجلیل از آزادی و آزادگی بود و ارزش وطن ، خیلی دنبال متن سخنرانی حکیم در گلیل بودم و این شد که وبلاگ با صفای شما را پیدا کردم . آنروز با سخنرانی حکیم ما چهار نفر هم عاشق شهر شما شدیم و پس از پایان مراسم و برگشتن به شیروان سراغ تپه باستانی ارگ را گرفتیم و شیرکوه را که برایمان عجیب بود برخی از مردم با این اسامی چندان آشنا نبودند و نمی توانستند مسیر را به ما نشان دهند اما خوشبختانه ما هر دو اثر باستانی و طبیعی شهر شما را دیدیم و عکس گرفتیم . اگر سخنان حکیم ارد بزرگ نبود شاید ما تا آخر عمرمان هم پی به وجود چنین موارد با ارزشی در شیروان نمی بردیم . برایمان جالب بود ما چند سخنرانی آن روز دیدیم اما تنها کسی که از این پتانسیلهای بلقوه شیروان سخن گفت همان سخنان کوتاه حکیم ارد بزرگ بود .
به امید رشد و توسعه روز افزون شهر شیروان
مقالات مرتبط :
خبرنگاران و روزنامه نگاران نالایق شهر شیروان
محمدرضا می نویسد :
صحبت جالبی بود .و این نکته که گفتید (عدم داشتن اعتماد به نفس بزرگترین مشکل شهر شماست) !!!!!!
وقتی وارد شیروان میشین از این چهره ها زیادمیبینین !!!!!
شاید خواست خدا بوده که در این فضای ناباوری ها حکیم ارد بزرگ پا به عرصه گذاشتند.
دانشجو می نویسد :
درود بر شما هم وطن عزیز، من را به فکر فرو بردید، راستش من تا حالا تعریف
شهرمو از زبون کسی نشنیدم، خود اینها میتونه باعث نبود اعتماد بنفس بشه،
متاسفانه خودمون که به فکر خودمون نیستیم، از طرف شهرهای اطرافمون هم
تبلیغات منفی واسمون میشه.
از شما بسیار ممنون هستم بابت نظر زیبایتان، فکر کنم این نظرتون رو تک تک همشهریان تاثیر مثبتی میذاره.
مهدی می نویسد :
آاااااااااااااافرین به آقای صبوری با نظرات قشنگشون
به
نظر من بایستی انجمنی به نام انجمن حکیم ارد بزرگ و شیروان بزرگ بوجود
بیاد که اعضا در آن پیگیر این ایده ها و به نتیجه رسیدن آن باشد، و نماینده
ما مردم شیروان آقای دکتر عزیزی فکر میکنم میتونن این انجمن رو حمایت و
کمک کنند.